فهرست مطالب
انگلیس از گذشته یکی از شناخته شدهترین و قدرتمندترین کشورهای دنیا بوده که تا به امروز تاثیر بالایی بر روند وقایع مهم جهان داشته است. از طرفی قرارگیری بسیاری از مراکز آموزشی مهم دنیا مانند دانشگاه آکسفورد در این کشور، توجه دانشجویان بینالمللی را برای مهاجرت تحصیلی به آنجا افزایش داده است.
بسیاری انگلیس را با بریتانیای کبیر اشتباه میگیرند در حالیکه بریتانیا، متشکل از سه کشور انگلیس، اسکاتلند و ولز است. اگر تصمیم دارید به انگلیسی مهاجرت یا سفر کنید، در این مطلب قصد معرفی آن را داریم. پس تا انتها همراه ما بمانید تا سرزمین سیاستمداران بزرگ دنیا از جمله وینستون چرچیل و ملکه الیزابت دوم را بیشتر بشناسید.
آب و هوای انگلیس
آب و هوای کشور انگلیس در هر منطقه جغرافیایی آن با توپوگرافیهای متفاوت، مختلف است. اما بهطور کلی کارشناسان این کشور را در دستهبندی مناطق مرطوب قرار میدهند.
انگلیس آب و هوای بهشدت متغیری دارد، بههمین علت بسیاری از شهروندان آن در گفتگوهای روزانه خود از وضعیت جوی صحبت میکنند. البته غیر قابل پیشبینی بودن شرایط آب و هوایی مربوط به زمان سال نیست، بلکه حتی در روز یا ساعت نیز امکان تغییر آب و هوا وجود دارد.
زبان و مردم شناسی
انگلیسی زبان رسمی مردم این کشور است. این زبان ترکیبی از منابع و زبانهای مختلف است و در افزایش واژگان آن نیز مردمان سرتاسر جهان نقش داشتهاند اما ریشه اصلی آن، به بومیان بریتانیا بر میگردد.
آنگلوساکسونها قومی هستند که در قرن پنجم و ششم به انگلستان حمله کردند و آنجا را به استعمار خود درآوردند. زبانی که در حال حاضر بهعنوان انگلیسی میشناسیم نیز برگرفته از زبان و کلمات آنگلوساکسونها است.
اولین ساکنان انگلیس در هزارههای پس از آخرین دوره یخبندان، مهاجران قاره اروپا و بعدتر بازرگانان نواحی مدیترانه بودند. قبل از آن بریتونها یا بریتانیاییهای بومی در این کشور زندگی میکردند و زبان آنها نیز سلتیک بود. این افراد در نهایت تسلیم توتونیها، ساکسونها و جوتهای مهاجم شدند.
تاریخ انگلستان قبل از فتح نورمنها چندان برجسته نیست اما آنچه آن را بااهمیت میکند، سرسختی آنگلوساکسون ها در زنده ماندن از تهاجمهای متوالی است. مردمان این قوم موفق شدند تا بخش اعظم آنچه را که اکنون بهعنوان انگلیس میشناسیم، از قرن نهم تا اواسط قرن یازدهم متحد کنند.
نورمنها قومی بودند که آنگلوساکسونها را در سال 1066 سرنگون کردند. در طول دو قرنی که نورمنها بر انگلیس حکومت کردند، فرانسه زبان دربار و اشراف حاکم شد. در سال 1362 زبان انگلیسی دوباره توانست زبان رسمی این کشور نام گیرد.
زبان لاتین کلیسایی و همچنین آثار به جا مانده از زبان فرانسه نورمن، در این دوره به این زبان وارد شدند. همزمان متخصصان زبانشناسی موفق شدند تا زبان انگلیسی را با کمک زبان لاتین و یونانی غنی کنند.
کاوشگران و بنیانگذاران امپراتوری تاریخ معاصر، واژههای بیگانه را به وفور از اروپا و همچنین از آسیا وارد انگلیس کردند. انگلیس همچنین مردمان غیرانگلیسی را از غارتگران اسکاندیناوی و فاتحان نورمنی گرفته تا رهبران کلیساهای لاتین را به خود جذب کرده است تا آنها نیز جزوی از مردم این مرز و بوم شوند.
از زمان جنگ جهانی دوم نیز تعداد مهاجرانی که به این کشور آمدهاند، افزایش یافته است. بهنحوی که از آن دوران مردم زیادی از آسیا، آفریقا و دریای کارائیب به انگلیس آمدند اما به دلیل تفاوت زبانی و فرهنگی، مشکلاتی را برای همسانسازی جمعیت بهوجود آوردند.
این اتفاق باعث شده است تا دولت انگلیس مقررات محدود کنندهای را برای مهاجرت وضع کند که با سیاستهای پذیرش مهاجر این کشور که در گذشته مرسوم بوده است، مطابقت ندارد.
دین مردم انگلیس
اگرچه کلیسای انگلیس بهطور رسمی بهعنوان کلیسای رسمی این کشور تاسیس شده اما با وجود پادشاه در راس دولت، انگلیس کشوری بهشدت سکولار شده است.
تقریبا تمام فرقههای مسیحیت در این کشور با یکدیگر در صلح هستند و مانند گذشته تعصب آشکاری علیه کاتولیکها وجود ندارد. کلیساهای پروتستان غیرانگلیسی و کلیساهای کاتولیک رومی، نمونههایی از کلیساهای فعال در کشور هستند.
کلیسای رسمی این کشور چیزی در حدود 13000 کلیسا و پاپ را در زیر مجموعه خود دارد اما با اینحال مردمان کشور انگلیس استفاده چندانی از این مکانها نمیکنند. کلیساها چیزی کمتر از یک سوم ازدواجهای مردم انگلیس را در خود جشن میگیرند و از هر چهار نوزاد، تنها یک نفر را غسل تعمید میدهند.
از کاهش مراجعه مردم به کلیساها اینطور بهنظر میرسد که باورهای مذهبی آنها افول کرده است اما طبق نظرسنجیهای گرفته شده از مردم، ثابت شده است که اعتقاد به خدا و اصول اصلی مسیحیت هنوز هم در بین اکثریت افراد وجود دارد.
علاوه بر مسیحیان، افرادی از سایر ادیان دنیا نیز در انگلیس زندگی میکنند. در این کشور جوامع بزرگی از مسلمانان، یهودیان، سیکها و هندوها شکل گرفته است.
اقتصاد
عمده اقتصاد انگلیس تا قرن 18 وابسته به کشاورزی بود اما انقلاب صنعتی باعث شد تا بهتدریج و در طی قرنهای 18 و 19، این کشور خود را به منطقهای بسیار وسیع از نظر پیشرفت شهری و صنعتی ارتقا دهد. از صنایعی که در این قرنها نقش مهمی را در پیشرفت انگلیس داشتند، میتوانیم به آهن و فولاد، نساجی و کشتی سازی اشاره کنیم.
این صنایع به دلیل نزدیکی به ذخایر زغال سنگ و سنگ آهن، در شهرستانهای شمال شرقی این کشور گسترش یافتند و توانستند اقتصاد مردم و شیوه کاری آنان را تغییر دهند. اما در دهه 1930 به دلیل رقابت خارجی و رکود بزرگ، حجم تولید کالاها کاهش پیدا کرد و بهدنبال آن موج گستردهای از گرانی ایجاد شد.
افرادی که شغل خود را به دلیل رکود از دست داده بودند، از شهرستانهای شمالی به جنوب، لندن و شهرستانهای اطراف نقل مکان کردند. به این ترتیب جنوب شرقی انگلیس شهرنشین و صنعتی شد و صنایع خودروسازی، شیمیایی، الکتریکی و ماشین آلات بهعنوان صنایع پیشرو در آنجا ترقی پیدا کردند.
به علت افزایش جمعیت انگلیس و رشد شهری در طول قرن بیستم، سطح زیر کشت مزارع در این کشور بهشکل قابل توجهی کاهش پیدا کرد. اما با اینحال مزارع کشاورزی شهرستانهایی مانند کورنوال، دوون، لینکلن شایر، سامرست و یورکشایر شمالی به شکل قبل باقی ماندهاند.
انگلیس دوره دیگری از انحطاط صنعتی را نیز در اواخر قرن بیستم تجربه کرده است. این اتفاق به فروپاشی معادن زغال سنگ و به دنبال آن بیکاری افراد فعال در حوزه تولید آهن و فولاد، کشتی سازی و نساجی کمک کرد. این موضوع ضربه جدی به اقتصاد شمال انگلیس و میدلندز وارد کرد اما در همین حال، اوضاع در جنوب کشور نسبتا بهتر بود.
انگلیس در آغاز قرن بیست و یکم، اقتصاد خود را بهطور جدی مدیون بخش خدمات، بهویژه بانکداری و سایر خدمات مالی، خرده فروشی، توزیع، رسانه و سرگرمی، آموزش، مراقبتهای بهداشتی، هتلها و رستورانها بود.
دولت و جامعه
خود کشور انگلیس دولت یا قانون اساسی رسمی ندارد و به سختی میتوان نقش مردم را در دولت و سیاست معاصر تشخیص داد. به این دلیل که سیاستمداران کشور براساس قوانین ملی بریتانیا عمل میکنند.
از نظر تاریخی میتوان تکامل پارلمان از شکل قرون وسطایی آن به محلی برای گردهمایی منظم افراد سرشناس، به انگلیسیها نسبت داد. همچنین جامعه این کشور نقش مهمی در انقلاب 1688 دارد. این انقلاب به حاکمیت قانون، کنترل پارلمانی مالیاتها و ارتش، آزادی بیان و آزادی مذهبی تاکید داشت.
بخشی از سنت انگلیسیها را آزادی بیان و عقیده با فرصتهای مناسب برای بحث معقول تشکیل میدهد. اما توسعه حزب و دولت پارلمانی در اشکال مدرن آن پس از قانون اتحادیه در سال 1707 رخ داد. در این زمان بریتانیای کبیر از لحاظ سیاسی به تاریخ پیوست.
برخلاف اسکاتلند، ولز و ایرلند شمالی که هر کدام مجلس یا پارلمان خاص خود را دارند، حکومت منطقهای در انگلیس بهچشم نمیخورد.
انگلستان دارای سیستمی متمایز از حکومت محلی است که در طول قرن ها تکامل یافته است. شایرها یا شهرستانهای تاریخی که در زمان آنگلوساکسون توسعه یافتند، بهعنوان واحدهای جغرافیایی، فرهنگی و اداری برای حدود هزار سال به همان شیوه باقی ماندهاند.
قانون دولت محلی در سال 1888، عملکردهای اداری شهرستانها را منظم کرد. بهدنبال آن بعضی از مرزهای شهرستانهای تاریخی را برای ایجاد شهرستانهای اداری جدید تغییر داد. لندن نیز که از شهرستانهای تاریخی مانند میدلسکس، سازی و کنت تشکیل شده بود، طبق این قانون مرزبندی جدیدی پیدا کرد.
در حال حاضر نیز ملکه الیزابت دوم قدرتمندترین مقام در انگلیسی است که اختیارات زیادی دارد از جمله:
امضای قوانین کشور بهعنوان آخرین نفر
- انتخاب نخست وزیر برای تشکیل دولت
- اعطای القاب سلطنتی
شرایط زندگی در انگلیس
اگر این کشور را برای زندگی و مهاجرت انتخاب کنید، با مزایای زیادی مواجه خواهید شد از جمله:
- خدمات سلامت ارزان
- دسترسی آسان به سایر کشورهای اروپایی
- آشنایی با فرهنگی گسترده
و از جمله معایب آن نیز باید به بالا بودن هزینههای زندگی و الزامی بودن یادگیری زبان انگلیسی اشاره کنیم. در مورد هزینههای زندگی هم باید بگوییم برای یک خانواده 4 نفره بهطور میانگین و بدون احتساب اجاره خانه، ماهیانه 3135 دلار آمریکا است. از طرفی هزینه زندگی دانشجویی یا افراد مجرد بدون در نظر گرفتن اجاره خانه، ماهیانه 900 دلار است.
سخن نهایی
انگلیس یکی از قدیمیترین کشورهای جهان بوده که بهدلیل قدرت بالای خود، همواره معادلات دیگر مناطق جهان را نیز تغییر داده است. این کشور مرطوب مانند آب و هوای خود، در سیاست و مرزبندی نیز همواره دستخوش تغییرات بوده است.
با اینحال امروزه بسیاری از افراد برای تحصیل یا کار تصمیم به مهاجرت به انگلیسی و زندگی در آنجا میگیرند، بنابراین در مطلب بالا سعی کردیم این کشور را بیشتر به شما معرفی کنیم.